ازتولدتاچهل روزه گی گل زیبا
سلام گل قشنگ ..وقتی شمابه دنیااومدی کاربابایی کرمانشاه بود ومامان طاهره کرج زندگی میکرد.ماهم تصمیم گرفتیم شما تهران به دنیا بیای .من یک ماه قبل از اینکه به دنیا بیای اومدم کرج خونه مامان طاهره وتا چهل روزگیت کرج موندم .خیلی کوچولوبودی مامان طاهره بغلت میکرد میسشتت .من نمیتونستم ده روزت که شدرفتیم تهران خونه مامان فرنگیس برات تولد گرفته بودهمه فامیلای بابایی اونجا بودن همه خوشحال بودیم بعد ازچندروزکه به دنیا اومدی بابایی رفت کربلا زیارت امام حسین راستی عمه جونی هم اومدپیشمون چندروز ازتونگه داری کرد .بعدازچهل روزگیت از کرج به کرمانشاه رفتیم ,وقتی رسیدیم توهمش گریه میکردی مامان طاهره میگفت جات عوض شده غریبی میکنی .ماه رمضون بود مامان طاهره بااینکه روزه بود ولی بازم ازتو مراقبت میکرد میگفت چجوری برگردم کرج خیلی دلم برای گلم تنگ میشه .ز
عکس رزوباباوحید توراه کرمانشاه -میخوایم بریم خونه خودمون آفتاب میزنه به چشمای نازت